فلسفه و نبوت
اشاره
عقل فلسفي، عقل مستكفي بالذات بوده و بر اين باور است كه ميتواند
مستقل از هر منبع ديگر، با اتّصال به عقل فعّال، به كمال و سعادت دنيوي و
اخروي نائل شود. بديهي است در چنين تلقياي از عقل، ضرورتي براي نبوت
و ارسال رسُل از جانب خداوند باقي نميماند. اما آيا همه فلاسفه به اين
نتيجه منطقي اعتقاد خود در باب خودكفايي و استقلال عقل تنميدهند و به
نفي و انكار نبوت ميپردازند؟ البته چنين نيست، چرا كه نه محيط ديانت (پس
از ورود فلسفه از يونان به جهان اسلام) چنين امري را بر ميتابيد و نه
مسلماناني كه براي فلسفه آغوش گشودند، از چنان اعتقاد و علقه
ضعيف ديني برخوردار بودند كه به انكار نبوت بپردازند؛ اما با اين وجود، در
تبيين مسأله نبوت توسط فلاسفه، نظرگاههاي غريب و شگفتآوري وجود
دارد كه ذيلاً به آنها اشاره خواهيم نمود: