شعر زبان حال با امام حسین علیه السلام
به جز حسین مرا ملجأ و پناهی نیست
در این عقیده یقین دارم اشتباهی نیست
ره نجات حسین است و دوستی حسین
به سوی حق، به جز از این طریق، راهی نیست
به غیر در گه تو یا حسین! در دو جهان
مرا به درگه دیگر، حواله گاهی نیست
گدای درگهت ای پادشاه کشور عشق!
به چشم اهل نظر، کم ز پادشاهی نیست
غلام ترک سیاه تو، یا حسین! به حشر
ز روشنی رخش، چهر مهر و ماهی نیست
هر آنکه را تو پذیری، خداش بپذیرد
که قرب و بعد و سفیدی و نی سیاهی نیست
شهان به جاه و جلال غلام تو نرسند
که فوق آن به دو عالم، جلال و جاهی نیست
گه حساب، که روز قیامتش خوانند
به جز حسین مرا یار و دادخواهی نیست
مپوش چشم ز «فانی» به وقت جان دادن
امیوار توأم، جز به تو پناهی نیست
فانی

