قبل و بعد از عيد پاك نيز مراسم عبادى مفصلى دارند كه براى آشنايى با گوشه اى از آنها بايد در زمان مناسب به برخى كشورهاى مسيحى مانند ايتاليا مسافرت كرد و از نزديك آنها را ديد؛ وگرنه شرحى كه از اين مراسم در كتابها داده مى شود و حتى فيلمهاى آن به شدت غلط انداز است .
به هر حال مراسم عيد پاك به مراتب از جشنهاى كريسمس و اول ژانويه دينى تر است و جنبه عبادى بيشترى دارد و به ترتيب زير انجام مى شود:
1 - هنگام غروب پنجشنبه ، ياد بود شام آخر عيسى برگزار مى شود؛
2 - حدود ظهر جمعه ، مسيحيان خاطره مرگ عيسى بر صليب را گرامى مى دارند؛
3 - بين غروب شنبه و صبح يكشنبه ، به مناسبت رستاخيز عيسى و بازگشت به زندگى تازه ، جشن عيد پاك بر پا مى شود.
مهمترين اين يادبودها جشن عيد پاك است كه قبلا در غروب شنبه آغاز مى شد و در شب ادامه مى يافت و خاتمه آن هنگام سپيده دم يكشنبه بود كه به گفته اناجيل ، زمان برخاستن مسيح از مردگان بوده است . اين مراسم در عصر ما مختصر شده و فقط دو تا چهار ساعت طول مى كشيد. در اين مراسم ، تازه مسيحيان پيوستن خود به جامعه مسيحيت را اعلام مى كنند و تعميد مى گيرند. اعضاى قديمى نيز ايمان خود را، با تعهد به زندگى مسيحى راستين ، تجديد مى كنند.
2 - 13. تاييد (يا تثبيت ايمان )
نيمه دوم از سلوك و پيشرفت در زندگى مسيحى تاءييد ناميده مى شود، كه آيين دوم از آيينهاى هفتگانه است . در نيمه اول (يعنى تعميد) بر نجات از گناه تاءكيد مى شود و طى اءن ، خدا با فرد گناهكار آشتى مى كند و وى را به زندگى بر اساس ايمان و اطاعت فرامى خواند. ولى در نيمه دوم (يعنى تاءييد) بر جنبه مثبت اداى شهادت به آنچه خدا به وسيله عيسى براى بشريت محقق ساخته است و نيز بر كمك خواستن از روح القدس براى انجام اين وظيفه تاءكيد مى شود؛ زيرا نجات در بخشيدن گناهان منحصر نيست ، بلكه شامل پيگيرى رسالت عيسى براى تغيير جهان طبق اراده خدا نيز مى شود. تاءييد به انسان براى تحمل و انجام مسئووليت در جامعه به گونه اى كه شايسته يك مسيحى حقيقى است ، نيرو مى بخشد.
تاءييد را اسقف يا جانشين او عطا مى كند و اساس آن مسح كردن داوطلب تاءييد با روغن است ، همراه اين عبارت : ((روح القدس را بپذير، تا بتوانى به مسيح شهادت دهى .)) در كليساهاى مختلف ممكن است اين عبارت اندكى تفاوت لفظى پيدا كند، ولى اصل معنا باقى مى ماند.
اگر كسى كه به كليسا مى پيوندد بالغ باشد، تعميد و تاءييد را همزمان و به عنوان دو نيمه يك آيين مى پذيرد. هر گاه وى در كودكى تعميد يافته باشد، تاءييد تا زمان بلوغ ، يعنى بين 13 تا 16 سالگى ، با تاءخير مى افتد. برخى كليساهاى پروتستان كودكان را تعميد نمى دهند و مى گويند قبل از تعميد، شخص بايد از روى آگاهى به پيروى از عيسى متعهد شده باشد.
3 - 13. ازدواج مسيحى
مسيحيان ازدواج را يك امر دنيوى نمى دانند؛ زيرا ازدواج نشانه محبت خدا به بشريت است . ازدواج عبارت است از يكى شدن محبت دو شخص كه با يكديگر براى زندگى مشترك ، همراه با امانت دارى متقابل و همكارى متعهد مى شوند و براى توليد مثل و تربيت فرزندان و رشد آنان در فضاى ايمان و محبت به خدا مى كشند. از اين رو، مسيحيان ازدواج را همچون رمز و نشانه اى بشرى براى شيوه رفتار خدا با انسان به شمار مى آورند، همان خداى پاك كه انسانها را دوست دارد، به امور آنان اهتمام مى ورزد و به وعده هاى خود به آنان پايبند است . مسيحيان هنگام ازدواج متعهد مى شوند كه يكى شدن مرد و زن را نشان آشكارى براى محبت خدا به بشر و محبت مسيح به شاگردانش قرار دهند. به همين علت ، مسيحيان ازدواج را التزام و تعهد در طول زندگى مى شمارند و با طلاق و تجديد فراش در زمان حيات همسر مخالفند.
4 - 13. دستگذارى ، يا درجات مقدس روحانيت
با آيين دستگذارى ، انسان حيات خود را وقف خدمت به جامعه مسيحيت و در نتيجه ، وقف خدمت به همه بشريت مى كند. درجات اصلى روحانيت سه است :
1. اسقف : وى نمانده مسيح در قلمرو معينى است كه قلمرو اسقف خوانده مى شود و به نيابت از او تعليم مى دهد، رهبرى مراسم عبادى را به عهده مى گيرد و خدمت مى كند.
2. كشيش : وى معاون اسقف است و به او در سه وظيفه ياد شده ، در محدوده يك گروه ، كمك مى كند.
3. شماس : وى كلام خدا را تبليغ مى كند و به مساعدت بينوايان ، سالخوردگان بيماران و افراد در حال احتضار مى پردازد.
ساير القاب كليسايى ، مانند پاپ ، پاتريك ، سراسقف ، كاردينال ، ارشمندريت ، موسيو و غيره نشان دهنده وظائف معينى است و ربطى به آيينهاى هفتگانه ندارد.
5 - 13. اعتراف
مسيحيان در آيين اعتراف از طريق توبه يا آشتى بخشايش الهى را دريافت مى كنند؛ زيرا ايشان نيز، مانند مسلمانان و يهوديان ، معتقدند كه توبه موجب بخشايش الهى مى شود مسيحيان در آيين توبه شركت مى كنند تا پيام بخشايش خدا را بشنوند و به ياد آورند كه چگونه خداوند اين مغفرت را كه همواره در دسترس بشر است ، از طريق كارهاى نجات بخشى عيسى در طول زندگى وى ، براى همگان فراهم كرده است . از آنجا كه گناه تنهايى حرمتى به خدا نيست ، بلكه نتايج و پيامدهايى وضعى نيز در سطح جامعه دارد، مسيحيان نشانه بخشايش را در سطح جامعه كليسايى دريافت مى كنند.
آيين توبه در طول تاريخ مسيحيت اشكال مختلفى به خود ديده است . در قرون نخست تاريخ كليسا، توبه به صورت علنى انجام مى گرفت . در قرون بعدى ، اعتراف فردى به گناه پا گرفت و مرسوم شد.
6 - 13. تدهين (ماليدن روغن مقدس به بيماران )
اگر گناه بيمارى روح است و موجب سست شدن ارتباط انسان با خدا مى شود، بيمارى جسمى نيز مشكلى بشرى است كه حيات زمينى را تهديد مى كند. در هر دو حال مسيحيان براى شنيدن پيام رهايى بخش خدا آماده مى شوند؛ زيرا معتقدند كه خدا مسيح را براى عيادت بيماران ، شفا دادن ايشان و آماده كردن آنان در لحظات جان دادن فرستاده است . آيين تدهين بيماران نشان دهنده وجود خدا و محبت اوست و به ياد مى آورد كه خدا انسانهايى را كه به وسيله بيمارى مورد امتحان قرار گرفته اند فراموش ‍ نمى كند. به ديگرى سخن هدف از اين آيين آن است كه با احساس جانكاه تنهايى و بى كسى بيماران مقابله نمايد، مخصوصا در مواردى كه جسم فرسوده شده و جان اندك اندك از تن مى رود و مرگ فرا مى رسد. مسح كردن بيماران با روغن مقدس مسلم مى سازد كه آنان تنها نيستند، بلكه مسيح با ايشان است و آنان را به سوى خدا رهنمون مى شود. همچنين گروهى از برادران ايمانى با او هستند و براى او دعا مى كنند.
7 - 13. عشاى ربانى
عشاى ربانى در ديد فرد مسيحى ، تنها يكى از آيينهاى هفتگانه نيست ، بلكه اين عمل يكى از مسائل اساسى ايمان و شعائر عبادى مسيحيت است و در عين حال يادبود و بازسازى شام آخر عيسى با شاگردان در شب قبل از مرگ اوست . عيسى در آن عمل ، نان و شراب را به عنوان گوشت و خون خود به شاگردان داد تا آنها را بخورند و بنوشند. مسيحيان هنگامى كه در اين مراسم شركت مى كنند، باور دارند كه مسيح با جسم خود نزد آنان حاضر مى شود. همچنين باور دارند همان طور كه عهد خدا با قوم يهود توسط خون قربانيها بر كوه سينا استوار گرديد، به همان ترتيب عهد جديدى بين خدا و بشريت به وسيله خون عيسى مسيح محكم و استوار شد.
هر يك از كليساهاى مسيحى در شعائر و آيينهاى بر گزارى عشاى ربانى ابتكاراتى پديد آورده است ؛ ولى دو عنصر اساسى در همه مراسم ثابت است :
1. خواندن دو يا سه مقطع از كتاب مقدس ؛
2. خوردن قربانى مقدس .
هنگام تبرك نان و شراب ، پيشواى مراسم سخنان عيسى در شام آخر را تلاوت مى كند. در كليساهاى كاتوليك وار تدوكس جز اسقف يا جانشين او يعنى كشيش ، كسى نمى تواند پيشواى مراسم باشد و علاوه بر خواندن كتاب مقدس و خوردن قربانى ، همخوانى و دعاى توسل و شكر، همراه با موعظه (كه معمولا بر محور مقاطع تلاوت شده و تطبيق دادن آن با زندگى روز مره مسيحيان دور مى زند) و مصافحه نيز انجام مى شود. بسيارى از پروتستانها عشاى ربانى را بسيار مهم مى شمارند، به طورى كه مى گويند براى اجراى درست و كامل آن مراسم ، بايد كاملا آماده شد و به همين دليل ، آن را تنها در برخى از مناسبتها برگزار مى كنند و بسيارى از ايشان سالى چهار بار يا ماهى يك بار مراسم عشاى ربانى را بر پا مى كنند. ارتدوكسها مراسم عشاى ربانى را در زورهاى يكشنبه و اعياد برگزار مى كنند، ولى كاتوليكها مى گويند عشاى ربانى قلب عبادات روزانه است و به همين دليل ، آن مراسم را هر روز بر پا مى دارند.
14. علل انتشار مسيحيت
دو عامل در رشد و گسترش دين مؤ ثر است : يكى تحمل فشار و آزار و ديگرى تبليغ . دين هنگامى مى ميرد كه وانهاده شود.
مسيحيان حدود 300 سال رنج كشيدند، آزار ديدند و شهيدان فراوانى تقديم كردند. شالوده اين دين در همين 300 سال نهاده شد و دعوت اقوام مختلف در اين مدت ، كاميابيهايى را همراه داشت . افزايش شمار مسيحيان در امپراطورى روم موجب شد كه اين دين در نيمه اول قرن چهارم در آن سرزمين رسميت پيدا كند و بر اثر عامل ديگر يعنى تبليغ ، به بخش وسيعى از جهان آن روز گسترش يابد.
برخى اديان مانند يهوديت تبليغ ندارند و افزايش پيروان را كمال نمى شمارند. اديانى مانند اسلام و مسيحيت براى مساءله تبليغ اهميت زيادى قائلند. هياتهاى تبليغى مسيحيان از روزگار قديم به سراسر جهان رفته و اين آيين را به هر سو برده 9اند. همچنين بر اثر شكوفايى تمدن غربى در قرون اخير و پديد آمدن استعمار و تهاجم فرهنگى مسيحيت در مشرق زمين گسترش يافته است .